۱۳۸۷ دی ۲۳, دوشنبه

شرم

مادرم شرم دارد از داشتنِ دختری كه با آدم‌های متنوعی خوابيده است و می‌خوابد. كه گاهی ديروقتِ شب با گونه‌های گل‌گون از سكسِ خوب به خانه می‌آيد. كه گاهی هم بی‌خبر به خانه نمی‌آيد. كه روزهايی دوش نمی‌گيرد تا بو و خاطره‌ هم‌آغوشیِ دل‌چسبی را مدتِ بيشتری بر تـَنـَش نگه دارد. كه رُك و بي‌رودربايستی است. كه با آدم‌هايی كه دوست ندارد معاشرت نمی‌كند. كه اجتماعی است و به روی آدم‌های غريبه هم لبخند می‌زند.

من شرم دارم از داشتنِ مادری كه هر روز به آقای دكتر، مجری برنامه‌ تلويزيوني به خانه برمی‌گرديم، روز به خير می‌گويد و به بقيه مهملاتِ صداوسيما توجه می‌كند و به آن سازمانِ پر از دروغ و ريا مشروعيت می‌دهد. كه دائم به كارهای بقيه‌ اعضای خانواده فضولی می‌كند. كه فداكاری‌های بی‌جا می‌كند. كه وقتی مريض می‌شود با تمارضِ چندش‌ناكی طلبِ توجهِ بيشتر می‌كند. كه نمی‌تواند تحمل كند دخترش را آن‌گونه كه هست، و هم‌زمان به روش‌های محدودكننده و تشويق‌كننده می‌خواهد كه درست‌اش كند. كه ايدئولوژی‌زده است و دارد همان‌طور رفتار می‌كند كه از يك مادرِ نمونه در خانواده‌ای متوسط و سكولار در ايرانِ امروز (عرفاً و/يا قانوناً) انتظار می‌رود. كه انتخاب نمی‌كند.

به جبرِ طبيعت لابد، دوست‌اش دارم. پذيرفته‌ام كه خصوصيات و رفتارهای او، چه شرم‌ام دهد چه ندهد، مالِ اوست. و اگر هم‌خانه‌ايم بايد كه سعی كنم با بودنش، اين‌گونه بودنش، كنار بيايم. اما اين كافی نيست. بحث‌ها و درگيری‌ها هميشه از سوی او شروع می‌شود. دوست‌ام ندارد؟ يا می‌خواهد در برابرِ دركِ وجودِ آدمی كه من‌ام مقاومت كند؟ مستأصل‌ام.

۳۳ نظر:

ناشناس گفت...

If you are sleeping with various partners, you should be either a whore, or very pretty and sexy. If the latter is true, you should come over and give me a fuck too.

ناشناس گفت...

I know some whores who are very pretty and sexy and I know very pretty and sexy ladies who do not sleep with various partners. And above all this, there is no 'should' for dokhtare, BFU.

ناشناس گفت...

مادر من از تصور داشتن دختري مثل من شرم داره چه برسه به اينكه بدونه واقعا داره.
چون به گفته خودش منو دوست داره ، گاهي درگيري پيش مياد نه هيچ چيز ديگه .

يادم مياد يكبار ، رابطه اي رو خيلي بد تموم كرده بودم . ناچار شدم بهش بگم . بهم گفت برو توبه كن . بعد بيا خونه .

ناشناس گفت...

ٌWell, that was only a friendly offer to show my availability! So which one of your two categories does she (dokhtare) belong to?

I believe the pretty girls are only smug and snobby as long as they are pretty and their sexual appearance is in favor of them. But as their beautiful look fades away and their flesh becomes less featureless, you'll see their self-indulgence breaks down. All of a sudden, the girl who, until yesterday, was so proud about her multiple partners becomes so insecure, tame and willing to settle down.

I have known this since a long time ago not to trust in a `pretty girl' who is single in her thirties without a history of true relationships and break-ups. Those girls just deserve to be flipped over and over again while they are in their twenties and then be discarded when they are older. And my impression is that this blogger (dokhtare) is advocating that type of life style.

But surely the pretty and sexy ladies who are familiar with the modesty and a moderate life deserve all the best.

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز، من شما را نمی شناسم، مادرتان را هم همین​طور. اما یک سؤال. مطمئنی که مادر تو هم به جبر سنت و تعصب، محتسب نشده؟ او هم زمانی از مادر خود می​کشیده، نه از سکس، به هر حال از اختلاف نظر. اما ایمن​ترین راه همیشه راهیه که دیگران آزمودن، دست​کم خواهی نشوی رسوا ... من نظر مادر شما را تأیید نمی​کنم اما شما خود اگر مادر باشی با دخترت چه می​کنی؟ سنت می​شکنی و فاش می​گویی و از گفته خود دلشاد میشی و تشت دخترت را در جامعه​ی تعصب​زده بیمار از بام می​اندازی یا سری ... منتظر جوابت هستم. لطفا اگر حوصله داشتی اینجا جواب بده : rayantehrani.blogspot.com . به امید دیدار

ناشناس گفت...

این مشکل چندین و چند ساله من و خیلی های دیگه ست... نه ما میخوایم مادرهامون و پدرهامون رو درک کنیم و نه اونا سعی در پذیرش عقاید ما دارند. اونها سالهاست با این تفکر زندگی کردن و مسائلی به عنوان ارکان زندگی تو وجودشون کاملا حک شده. بعید میدونم کسی جز خودشون بتونه تغییرشون بده. 2 راه هست اینکه ما هم مثل اونا بشیم و عقایدشون رو قبول کنیم. که به نظر من پس رفته! یا اینکه تا زمان استقلال تحمل کنیم... من چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه...

ناشناس گفت...

این شاید یکی از اون دردهای مشترک باشه که همه به نوعی دچارش هستند

ناشناس گفت...

etefaghan az shedate doost dashtan mikhahad shoma ra be zur aan kasi konad ke az did e un "khub " ast. kaarish nemishe kard!

گلمریم گفت...

آخی... چه قابل درک. آدم وقتی تو شرایط توئه، راهی که اغلبمون رفتیم، واقعا بهش سخت می گذره. تازه الان که خوبه، چند سال پیش واقعا بدتر بود. از لحاظ پذیرش والدین می گم. بعد که ازدواج می کنی و بچه دار میشی فقط سعی می کنی مثل اونا نشی. البته ما کلا یک جور دیگه می شیم و حتما بچه هامون هم از چیزهای دیگه ای می نالند دیگه.

ناشناس گفت...

در این شرایط چرا این دو نفر باید با هم زندگی کنند؟!
نمی‌گویم دیدگاه مادی‌ای که در دو سه سطر بعد خواهم گفت به‌ترین است یا حتی خوب است، اما دست‌کم دیدگاه‌ای است که بعضی‌ها در بخشی از جهان دارند. ممکن است تامل‌برانگیز باشد.

«تو تا هجده سالگی در خانه‌ی من زندگی می‌کنی. بعدش باید بروی بیرون. می‌خواهی بمانی، باید کرایه بدهی. اگر کرایه نمی‌دهی و هم‌چنان هستی، باید از قوانین خانه‌ی من پیروی کنی. نمی‌توانی هر وقت بخواهی بیایی یا بروی. چنین چیزی را می‌خواهی، برو جایی دیگر.»

ناشناس گفت...

vaaaaaay fek mikardam faghat man az in jur afkar daram o labod ye chizizm hast...!
hala mibinam ke to ham ye chizite..
vali farghesh ine ke to mituni kheyli ali un chizayi ro begi ke manam dus daram begam amma nemitunam..
lezzat mibaram az lezzat bordan zolalet..
dafe bad ke injuri lezat bordi be yeki age ham bash ke messe to lezzat mibare...
(:

ناشناس گفت...

baleh..waaghean sharm aavar bood dige! in poste shomaa ro arz mikonam

ناشناس گفت...

مادرم شرم دارد از داشتنِ دختری كه با آدم‌های متنوعی خوابيده است و می‌خوابد. كه گاهی ديروقتِ شب با گونه‌های گل‌گون از سكسِ خوب به خانه می‌آيد. كه گاهی هم بی‌خبر به خانه نمی‌آيد. كه روزهايی دوش نمی‌گيرد تا بو و خاطره‌ هم‌آغوشیِ دل‌چسبی را مدتِ بيشتری بر تـَنـَش نگه دارد. كه رُك و بي‌رودربايستی است.

man fekr mikonam shoma dochare ye joor sooe tafahomi! rok va bi roodarvaisi boodan ba har rooz ba yeki khabidan ye kam motefavete , chera bazia mesle to fekr mikonan ba sex khodeshoono khafe kardan ye joor etebar va arzeshe? male khodete ! amma in honar nist! entezar dari har vaght az hamkhabegibarmigardi mamanet barat kaf bezane?!?

dokhtare گفت...

Sologen,
زندگی كردن‌مان در يك خانه ربطِ مستقيمی دارد به نقشی كه مادرم مايل است ايفا كند. نوشته‌ام كه: "همان‌طور رفتار می‌كند كه از يك مادرِ نمونه در خانواده‌ای متوسط و سكولار در ايرانِ امروز (عرفاً و/يا قانوناً) انتظار می‌رود." من هم به اين خواستِ او احترام می‌گذارم و با خانواده زندگي می‌كنم.
قبل‌تر به ديدگاهی كه مطرح كرده‌ای فكر كرده‌ام. در موردِ ساعت ورود و خروج، قبول. اما ديدگاهِ موردنظر شما آيا توضيحی برای "امر به معروف و نهی از منكر"، سردرآوردن از كارهای فرزند، و مسائلی از اين قبيل هم دارد؟

dokhtare گفت...

ناشناس (January 14, 2009 3:07 AM)

سوءتفاهم نيست: برای من خوابيدن با آدم‌های متنوع رفتاری است در سطحِ بی‌رودربايستی بودن. يك‌جور انتخاب است كه ممكن است كسانی را خوش بيايد يا نه. انتظار ندارم كسی برای اين رفتارم مرا تشويق كند، طبعاً انتظارِ تنبيه هم ندارم.

ناشناس گفت...

WHy do you think your motheris capable of filling such a big gap between you and her? In a world when most people, many of them young call you a hwore, what can you expect from a trdaitional mother? do you think even in a secular country like England where I live, such behaviour that you do is acceptable by families? (I am not judging you, it is your personal life, but looking from general outsider's perspective)
Fereshteh

ناشناس گفت...

1- و این نیز بگذرد
2- شاید یه روزی دلت برای همین جر و بحث ها هم تنگ بشه

ناشناس گفت...

be nazaram madaret age bavar dashte bashe dokhtari dare ke ghalame ghashangi dare , dokhtari dare ke fahmo darke balaii dare,age bavar dashte bashe ke khanumi dare na dokhtar bacheii motmaenan be khatere dashtane hezaran khosoosiate khoobe digash ke man nemidunam behesh eftekhar mikone harchand hamishe dooostesh dare va khahad dasht.ghadre khodeto bedun

ناشناس گفت...

جالبه مدتها بود فکر می کردم همچین وبلاگی داشته باشم
زنی که از سکس بگه درست یا غلط.یا هر چی

خوشحالم که ازش لذت می برید در حقیقت عالی
من که نتونستم و برام هیچی ازش نمونده

ناشناس گفت...

aziz khoshhalam az rok budanet
omidvaram yeruz az inke ba kesi ke asheghesh budi va bahash khabidi zajr nakeshi
na az sexet balke az na mardiye un
golam marda gahi kheyli namard mishan
manam kheyli sonat shekan hastam vali aksaran chenan zarbehayi khordam ke kamaram shekaste ta boland sham
sex aliye vali age partneret ghadreto nadune va eshghe toro be harzegi tabir kone badjur divune mishi
be sedaghatet tabrik migam

ناشناس گفت...

من میگم... تومی گی... اونا می گن...
به اونا چه؟
من وقتی دیونه ام به همه چه...
پس هر کاری دلم می خواد می کنم...
می خوام زنجیرمو پاره کنم...

s گفت...

مسئله اینجاست که تو در دایره تعاریف و باورهات - هیچ وقت خودتو "مسئول" رفتارها و نوع زندگی یک نفر احساس نکردی.اما مادرت خودشو دست کم در قبال نوع زندگی و جهت گیری های اخلاقی "تو"- یعنی فرزندش - مسئول حس میکنه.[حسی که قوی تر و ریشه دار تر از اینه که بشه به بحث و چالش کشیدش]

این حس ِ مسئولیته تا حد خیلی زیادیش فرافرهنگیه....و خیلی نمیشه با سکیولار بودن و ...سنجیدش.همونطور که فرشته گفت تو کشورهای غربی و فرهنگ های دیگه هم والدین این نگرانی ها و مسئولیت ها رو در قبال بچه ها احساس میکنن،....حالا تفاوت ممکنه تو شکل ابراز این نگرانی باشه و گرنه اصلش در همه یکیه...
.
.
* نظر من اینه که وقتی تو "کلیت" یک سیستم سنتی رو ، با قبول زندگی کردن با خانواده ، قبول ساعات ورود و خروج شون و...پذیرفتی ، نمیتونی توی جزئیات ، ازون سسیتم انتظار عملکرد دیگه ای داشته باشی.

ناشناس گفت...

یادم میاد که از جورج مایکل یک بار تو یک مصاحبه پرسیده بودن چرا همجنس باز بودن خودش رو مخفی می کرده. گفتش چونکه میدونست اگه مادرش بفهمه خیلی ناراحت میشه به خاطر همین تا زمانی که مادرش زنده بوده این مساله رو پنهان می کرده.

تو هم اگه میبینی که مادرت از اینکه با چند نفر سکس داشته باشی ناراحت میشه میتونی سعی کنی طوری رفتار کنی که متوجه نشه و ناراحت نشه.

ناشناس گفت...

دوست عزيز بدون كه بزرگترها يه چيزي ميدونن كه نصيحتت مي كنن.جاي اين حرفا يكم فكر كن كه داري به كجا ميري

ناشناس گفت...

امممممم خوب یه حرفی داشتم. آخه مردا می تونن بدون عشق سکس داشته باشن. اما زنا یه کم براشون مشکل همبستر کسی بشن که بهش از نظر احساسی حسی ندارند. آیا شما از این قاعده مستثنی هستید؟ و آیا می شود یک زن همزمان به چندین نفر حس داشته باشد؟ آخه ما زنها یه جور دیگه برنامه ریزی شدیم و مردها جور دیگه ای.

zahra گفت...

salam man ye dokhtare 20 salam nemidoonam to chand salete.
mikhastam begam man age jaye to boodam to aqooshe garme madarm mikhabidam va ro dastash aroom migereftam eine oon moqe ha ke taze be donya oomade boodam khoshhalam ke midooni dooset dare be khoda doset dare
nemidoonam to chi fek mikoni vali age bedooni to doost dashtan lezati hast ke hichjaye donya nemitooni peydash koni lezati ke marzesh abadiyate.age donbale lezati behet migam .nemidoonam vali man jaye to boodam hich vaqt hazer naboodam to aqooshe kasi bekhabam ke barash man ba har zane dige ii ke jaye man in karo
bokone farqi nadashte basham .va oonam baram hich farqi nadashte bashe .va badesh bere peye karesh va dige hich vaqt nabinamesh.
to in karo ziba mibini?
dar zemn man maniye secular o ina ro nemifahmam faqt ehsasamo be oonvane ye ensan behet goftam
khoda hafez age khoda ro qabool dari

ناشناس گفت...

اکثر مادرهای ایرانی همین هستند. تازه!! خنده دار اینه که وقتی سن دخترشون بالاتر میشه نگران تر میشن و بیشتر کنترل می کنن که مبادا دختر با کسی رابطه ای داشته باشه!! مثل مادر من. من در بچگی همش توی خیابون ولو بودم. حتی چند بار تا سر حد تجاوز بهم دست درازی شد. و مادرم حتی خبر دار هم نبود. شانس آوردم که بهم تجاوز کامل نشد. شاید باور نکنید که بعد از ٣٠ سالگی از دست مادرم آسایش نداشتم. حتی برای رفتن به خونه دوستان دخترم هم به من گیر میداد. تا اینکه بهش ماجراهای بچگی ام را گفتم. فکر می کنید تاثیری داشت؟؟‌بهش گفتم اون زمانی که باید مراقب من می بودی نبودی تازه یادت افتاده که منو کنترل کنی ؟؟‌هیچ فرقی نکرد. الان هم که تنها تو آمریکا هستم هر وقت زنگ میزنه و من خونه نیستم مشکوک میشه و هی این ور اون ور زنگ میزنه که سر دربیاره من کجام.
میدونین- فکر می کنم این طرز کنترل بیشتر از عقده های خودشون ناشی میشه. خودشون آزادی کامل نداشتند و ناخودآگاه به دختراشون حسادت می کنند. و سعی می کنند که تا سر حد امکان به اسم سنت و ارزش مانع آزادی دختران شوند.

ناشناس گفت...

با حرفهایی که علیه این پست تو نوشته شده موافق نیستم. زمان به سرعت میگذره و ایران و ایرانی ها از هرنظر ٢٠٠ سال عقب هستند. من با بی بند و باری جنسی موافق نیستم- اشتباه نکنید. اما دیگر وقت آن رسیده که پدر و مادر ایرانی هویت فرزندان خودشو ن رو بعد از یک سن مشخصی به عنوان یک انسان مستقل بپذیرند. رابطه جنسی هر فردی مساله صرفا شخصی ست. مگر ما به عنوان فرزند به رابطه پدر و مادرمون کاری داریم؟؟‌ توی ایران عادت شده که مردم همدیگه رو آدم حساب نکنند!! از هر نظری که بگید. پدر مادرها هم مستثنی نیستند. فکر می کنند تا قبل از ازدواج باید برده داری کنند. بخصوص در مورد دخترها. -Naazi

نگار گفت...

خیلی بد ه که در مورد مادراتون اینجوری فکر می کنید اینجا ایران هنوز هم با یک جامعه سنتی وتفکرات عامیانه موجهید پس چرا می خواهید ۀزادی روابط جنسی تون مثل یک دختر اروپایی یا آمریکایی باشه؟! چرا توقع بیجا از پدر ها ومادرها دارید تازه اگر والدینی هم سر بسته اینگونه آزادی های بیحد جنسی را پذبرفته باشند از سوی بقیه افراد سرزنش می شن وشخصیتشون زیر سوال میره الان جامعه ایران در حال گذار از سنتی به مدرن است بنابراین تحمل این این عبور را برای هر دو طرف راحت کنید ونه سخت تر واگرنه جبهه گیری خانواده وجامعه مانع از رشد وتوسعه آزادی های فردی افراد میشه...

ناشناس گفت...

premarital sex is illegal in our religion, country and culture..and if parents stop you from getting involved in shameful acts then it's ok. but there're parents who interfer in every single thing you do..they take all the decissions for you..they don't realise that it's your life and you're the only one who should take the decissions. there are fathers who even tell you what to wear what not to wear and as much as you listen to them they become more strict and think he's your God and has every right on you..even killing you if you don't listen to him. should one listen to such parents?

ناشناس گفت...

nemidonam chera afradi mesle shoma ke to ejtemah kasi beheshon tavajoh nemikone mikhayn ba kasif bodan ba neveshtan khaterate khabidan ba afrade mokhtalef tavajohe digarano to in donyaye majazi jalb konid?
delam vase on madare bichare misoze ke alan hatman pashimone ke chenin mojode kasifiro be donya ovorde !!!!

حامد گفت...

نسل بی هویت و بی چاره ی ما حتا از این که خودش باشه شرم داره وخجالت میکشه.

ناشناس گفت...

چقدر بد راجع به مادر صحبت میکنی!