۱۳۸۷ خرداد ۱, چهارشنبه

ساده و کوچک

دوست دارم همه لحظه‌های روزهای اولی را که با آدمِ جذابِ جدیدی آشنا می‌شوم جشن بگیرم. نمی‌دانم چه اتفاقی می‌تواند روزی برایم از این هیجان شدیدتر و سرشارتر باشد.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

حسادت

چند وقت پیش یکی از خوانندگانِ این‌جا برایم نوشت که فکر می‌کند به «مرحله»‌ای رسیده است که به روابطِ شریکِ جنسی یا شریکِ زندگی‌اش حسادت نکند و از من خواست که بگویم چطور به این «مرحله» رسیده‌ام.

من حسادت نمی‌کنم. یا دقیق‌تر: فکر می‌کنم که حسادت نمی‌کنم. اما این وضعیت را «مرحله» نمی‌دانم. یعنی وضعیتِ پیشین و/یا پسینی برایش نمی‌شناسم. از این که بگذریم، نمی‌دانم چطور و چرا حسادت نکرده‌ام. آیا حسادت کردن یادگرفتنی است؟ یا حسادت نکردن یادگرفتنی است؟ یا هر دو؟ آیا از کودکی دومی را آموخته‌ام و از معرضِ اولی دور نگه داشته شده‌ام؟

وقتی اولین دوست‌پسرم من را ترک کرد بدونِ این‌که علت‌اش را بگوید و با دخترِ دیگری دوست شد، به آن دختر حسودی نکردم. با این‌که کودکانه فکر می‌کردم «تنها» عشقِ زندگی‌ام را از دست داده‌ام، از این کلافه بودم که چرا به من نگفته است مشکل‌اش با رابطه چیست یا نگفته است که مثلاً دیگر مرا دوست ندارد. از این‌که خودش به تنهایی تصمیم گرفته بود و عمل کرده بود که به سر رابطه چه بلایی بیاید، ناراحت بودم. به این فکر می‌کردم که از ذهنِ او چه می‌گذرد و آیا به وضعیتِ من بعد از جدایی فکر کرده است. ناراحت بودم که می‌دیدم شعوری را که برایش فرض گرفته بودم، ندارد. اما به این‌که با دوستِ جدیدش چه می‌کند و دوستِ جدیدش کیست و چه شکلی است، نه، فکر نمی‌کردم.

آیا در این اولین مواجهه‌ عاشقانه‌ام با کسی از سرِ مرحله‌ای پریده بودم؟ بعید می‌دانم.

دوست‌پسرِ دیگری داشته‌ام که در تمامِ مدتِ رابطه‌مان با دخترِ دیگری رابطه نزدیک جنسی و عاطفی داشت. مدتی قبل از تمام شدنِ رابطه‌مان با هم خوش نبودیم. خواست رابطه را درست کند، زد و چشم‌اش را کور کرد: برای نشان دادنِ این‌که برایش اهمیتِ بیشتری دارم، آن دختر را از زندگی‌اش حذف کرد. غافل از این‌که به علت‌های کاملاً بی‌ربطِ دیگری از رابطه‌مان ناراضی بودیم و پای حسادت در میان نبود.

مثال‌های دیگری هم دارم از شرایطی که می‌توانستم نسبت به رابطه‌های دیگرِ شریکان جنسی و عاطفی‌ام حساس باشم و حسادت کنم. و نبوده‌ام و نکرده‌ام. آیا جز این بلد نیستم رفتار کنم یا ناخودآگاه همیشه جلوی رفتاری را که می‌دانم ناپسند است گرفته‌ام؟ نمی‌دانم.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۶, دوشنبه

از چه کسی بپرسیم؟

سؤال‌هایمان را درباره روابطِ جنسی از چه کسی بپرسیم؟ نمی‌دانم. و فکر می‌کنم این یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتِ ما در ایران است. آیا هر کسی که درباره روابطش در این فضای مجازی می‌نویسد، باتجربه و صاحب‌نظر است؟ و می‌تواند راهنما و راه‌گشا باشد؟ لزوماً این‌طور نیست.پس چه باید کرد؟ دقیق نمی‌دانم. راه‌حل موقت و سریعی که به ذهنِ من می‌رسد این است: اگر زبان انگلیسی‌تان خوب است و فیلترشکن هم دارید، از آلیس بپرسید. http://www.goaskalice.columbia.edu/Cat6.html


توضیح: یکی از خوانندگان پیشنهاد کرده است سؤال‌هایمان را از دکتر سارا ناصرزاده، روان‌درمان‌گر جنسی، بپرسیم که جمعه، ۲۰ اردیبهشت، مهمانِ برنامه روز هفتم بی‌بی‌سی است. باز اگر فیلترشکن دارید، می‌توانید به این صفحه سر بزنید.