۱۳۸۷ دی ۲۸, شنبه

آدامس

بی‌تابانه تنِ همدیگر را می‌خواستیم. درِ خانه باز شده و نشده، لباس و کفش درآورده و نیاورده، بوسه‌های شدید...
دو-سه ساعت بعد، سرِ میزِ شام:
-توی راهِ خونه آدامس تو دهنم بود.
-...
-تو قورتش دادی یا من؟

۲۲ نظر:

ناشناس گفت...

م.ع: :x

j-sam: گفت...

he. inja che popular shodeh. hanooz koli adam az linki ke parsal be man dadi daran miaan did o bazdid :)

ناشناس گفت...

قورتش ندادی چسبیده بود سر شامبول رفیقت الانا دیگه باید یه جایی توی اسافلت باشه

ناشناس گفت...

مطالبت رو می خوندم. مطلبت راجع به مادرت رو خوندم و خواستم بهت بگم، هیچوقت به ذهنت خطور کرده که شاید او به تو حسودیش میشه؟ و صد البته نه جرات و جسارت و نه موقعیتش ایجاب می کند که بخواهد همچو تو عمل کند.
خوش باشی

ناشناس گفت...

چه قشنگ !
خوش به حالت

ناشناس گفت...

ادمهای متوسط حرفهای متوسط فکرهای متوسط همه همین لجنیم

ناشناس گفت...

تفکرات سکسی قشنگی داری کاش توی واقعیت هم همین فرمی باشی وحید 30 تهران

ناشناس گفت...

اشتباه ادرس وبلاگم رو تایپیددم

ناشناس گفت...

دخترک وبلاگت رو تقریبا تمام و کمال مطالعه کردم ...از آن آرشیو های منگول سال 2006 ات تا امروزت و آبسسیو بودن رفتارهایت و درگیریت با کنش های عرف ....نوشتارت را دوست داشتم و همین طور احتمالا کاراکترت رو
فقط ادبیات زیبات نیست که من رو وا می داره تحسینت کنم - مهم تر از این ها اپیک بودن و سیاه بودن نوشتارت هست... یک جورهایی اروس وار که من را به وجد میاورد ...
امیدوارم همچنان بنویسی
وووو پایدار باشی دخترک
( در ضمن بی اجازه لینکت کردم )

ناشناس گفت...

...

یکبار تمام پست های صفحه اول وبلاگ سرکار را خواندم . دوستی وبلاگ ت را بهم داد شاید چون فکر می کند ما از جهات زیادی شبیه هم می اندیشیم و می نویسیم . خب شاید من هم زیاد در برابر سکس و همخوابگی و دادن و گرفتن و دوست داشتن و این چیزها بنویسم - چون دغدغه یی است که عملا باهاش درگیرم - اما تفاوت هایی بین شما و من است : من از مستعار نویسی متنفرم و معتقدم وبلاگ نویسی جزیی از واقعیت زنده گی است و تلاش دارم واقعیت روزمره ام را در این مجازستان لامصب دخیل کنم .اگرچه دیگر پستهایم را فقط برای عده یی می نویسم. مثلا شخصی است. اما هزینه گفته هایمان باید داده شود .
اما تفاوت مان در نگاه مان به رابطه در یک قسمت بسیار پررنگه دختر محترم . تعدد روابط سکسی برایم من هم قابل پذیرش است - چون که خود مدتی چنین بودم - اما روابط موازی و همزمان سکسی را هیچ وقت نمی پذیرم . لذت طلبی برای خودش اصولی دارد خانم که بدون این اصول لذت نیست. هر لذتی مخدر و افیون مستی و حتی عشق و سکس . می بینم که این نسل جدید اصول را از بین برده اند و لذت بدون اصول لذت نیست واقعا . من می توانم امروز با تو بخوابم و دو روز دیگر با کسی دیگر . اما در این بین رابطه ام را با تو قطع کرده ام . منظورم از رابطه رابطه یی سکسی ست . حالا می خواهد این رابطه سکس صرف باشد سکس با همجنس باشد یا سکسی همراه با عاطفه و حتی عشق . آنچه اصل من است تعهدی ست که در نخوابیدن با دیگری زمانی که با تو می پرم معنی می شود . حتی با فاحشه هم در این مدت نمی خوابم .
همانطور که شما هم دارید ناخودآگاه اندیشه ی عینی ت را ثابت می کنی من هم چنین می کنم . من آنچه دیده ام این بوده که سکس سطح عاطفه را تغییر می دهد نسبت به پارتنر. باشد زنم باکره نباشد حتی فاحشه باشد و اصلا با همجنسان اش خوابیده باشد - دمش هم گرم - که مطمئنم حق اش است اما زمانی که مرا برمی گزیند برای زنده گی دیگر هیچ کداممان نباید با غریبه بپریم . حالا رابطه ازدواج رسمی ست یا رابطه دوست پسر و دختری . شما بگو من حسودم اما من خود خوب می دانم چنین نیستم و چه می گویم.
اما فکر کنم خانم آنچه شما و مرا بهم نزدیک می کند این است که هر دو به آنچه می گوئیم رسیده ایم و باور داریم و همانطور هم عمل می کنیم .
هر دو ما می فهمیم زن همانقدر حق دارد که مرد دارد و به عکس و سکس حق هر آدم بالغی ست بخدا . چه خواهر من باشد چه مادر شما.
اما بهرحال من و شما هیچ وقت نمی توانیم با هم بخوابیم که تفاوتی فاحش داریم . کامنت طولانی شد . عذر می خواهم . عقاید شما اگر شعار نیست محترم اما نه کاملا پذیرفتنی برایم.
موفق باشید. راستی پسورد یادداشت های خصوصی ام همان دو حرف اول اسمم هستم به انگلیسی.
همین.

ناشناس گفت...

http://hejab-diary.blogfa.com/

ناشناس گفت...

vaghti blogeto mikhunam delam be hale pesar boodane khodam misooze ,ehsas mikonam mahale betunam rabeteii ta in hadd sarshar ba badanam v lezzati ta in hadd nab o bekro tajrobe konam,
be daghdaghrhaye jasuranat hasoodim mishe ,kheili,
benvis,bishtar benvis lotfan.

ناشناس گفت...

rasti ye chiz dige, tafavote faheshe negahe doxtarane v mardane be mail v badan tu matne in aghaye balaii xeili tu zogh mizane,
aghaye maleke lezzat ke kheili khoob be divarha v hesarhare ghanoonie lezzat mossallate,
aghaye pedar aziz az yazakorate delsuzanatun dar bareye mizane extiaratam darbaye badanam sepasgozaram,
ghanoonmand bashi.

doxtarak bishtar benvis bishtar,lotfan

ناشناس گفت...

...
چه ملنگ اند عده یی و چه الاغ اند عده یی دیگر . و چه احمقانه است وقتی که می خواهی به ساده ترین وجه ممکن آنچه را که یقین داری برایشان بیان کنی . وقتی از اصول لذت طلبی می گویم یعنی انجام آن کاری که واقعا لذت ببری واقعا روان ات را ارضا کند . نه اصل و قانون عمومی . نه اینکه تو هم سیگار بکشی چون رفیقان نوبلوغ اند دود می کنند و تو را بچه خطاب می کنند بلکه بکامی چون واقعا لذت می بری و این را تعمیم بده به هر لذت مادی دیگری . من خوب می دانم چه می گویم. اغلب سکس ها از بوسیدن لبها شروع می شود و به سکس اینترکورس ختم می شود . اغلب شما چنین اید . چرا ؟ چون فکر می کنید نهایت لذت بردن سکس همین طوری ست. در حالی که هیچ کس امتحان نمی کند که در همخوابگی از چه کاری واقعا لذت می برد و بعد همان را اصل خودش قرار بدهد . این اصول است . اصول برای این است که لذت را به واقعی ترین شکل بچشی . آنچه اغلب فکر می کنند لذت است برگرفته از محیط و تقلید طوطی وار است . در هر لذتی . تعهد در حین رابطه برایم دقیقا به این علت است که عدم اش هیچ لذتی ندارد حالا این دختر می گوید : نه تعهد این نیست . باشه نه . من برای ایشان و برای تو و هیچ ننه قمری نسخه نمی پیچم برادر . گفتم که بدانی شاید چنین هم شود بدانی شاید کسی چنین هم بیاندیشد و بیشتر از آن عمل هم می کند . و خودش را از ترس پشت هیچ چیز مخفی نمی کند برادر. سن که بگذرد باورهایت عینی تر می شود اغلب . نه شعاری تر . بخوان که می دانم تخلیه عقده چه حالی می دهد حتی اگر از دهان دیگری بشنوی و خود جرات گفتن ش را نداشته باشی. و در همین حد بیان من برای این خانم احترام قائلم اما نه بیشتر .
بگذریم . حوصله جدل کامنتی را ندارم . خواستی بهم بزنگ . اگر تهران هستی آقا والا به بزرگی خودت ما را ببخش اگر رویاهای کودکانه ات را با قانون هایمان خراب کردیم و نگذاشتیم از آنچه می خوانی و در دلت انبار شده لذت ببری.
همین.

ناشناس گفت...

وجه تحقیرآمیز چادر
http://hejab-diary.blogfa.com

ناشناس گفت...

در جواب مطلب آخرتان چون جایی برای درج نظر وجود نداشت این جا م ینویسم.
مقاله ای از "اریگا رای" با عنوان"آن اندمام جنسی که اندام نیست" به فارسی هم ترجمه شده. این مقاله را بخوانید فکر کنم کمک شایانی به سوال شما بکند که چرا "اندام جنسی" زن « اضافه» نامیده می شود بکند.شاید بتوان به تعبیر فوکو از «دانستن» که می گوید تمام تلاش برای دانستن چیزی است که قرار است پنهان شود کمک گرفت و گفت در جامعه ی مردسالار تمام تلاش برای به دست آوردن «آن»چیزی است که که جامعه ی مرد سالار دوست دارد حتا در زبان هم پنهان شود.
شاد باشید

ناشناس گفت...

هاه .

Al گفت...

عالی بود

ناشناس گفت...

خوب اين بحثهاي فني رو خيلي اين روزها مي بينم. بوسه و تناسل و جنس خوب و ...
موندم کي بايد اين زياد پرداختن‌ها بايد بره کنار؟
جاهاي ديگه دنيا هم همينه ؟
چاره چيه؟ حلوا حلوا کردن‌هاي تلخ؟(منظورم شما نيستيد،‌ فضاي کلي رو ميگم)

ناشناس گفت...

خدایی تو!

ناشناس گفت...

خیلی دلم میخواد بپرم بالات بکنمت

ناشناس گفت...

خیلی خوب بود ، یک داستان کوتاه زیبا که اثری که باید می گذارد